آشتی
خیلی سخته که بخوای تمام خاطرات بدتو از کسی که دلت ازش پر از دلگیریه فراموش کنی.
خیلی سخته که چند سال رفتار نامناسب کسی رو و تلاش بی نتیجه خودتو برای بهبود رابطه فراموش کنی.
خیلی بده که در مقابل اون همه ناسازی یه بار خواسته باشی مقابله به مثل کنی و همون یه بار رفتار تو بیشتر از تمام اون مدت به نظر همه بیاد و تو رو مقصر بدونن.
اما در کنار اونا این هم که همیشه ذهنت درگیر مشکلت با یه شخص باشه و همه ش از حضور هم فرار کنید...و با وجودیکه خیلی اذیت شدی ته دلت یه کم وجدانت قلقلکت بده به خاطر قطع رابطه ...و نگران گناه قطع رحم باشی...و حسرت ارتباطهای دوستانه مشابه دیگرانو بخوری هم اصلا خوب نیست.
به هر حال من دوباره شروع کردم.
"اون" عذرخواهی کرد. اس ام اس زد و حلالیت خواست و من جواب دادم.برای همون مقابله به مثلم عذرخواهی کردم و بسم الله گفتیم برای یه شروع تازه.یه ارتباط دوستانه.و چون اون برای عذرخواهی پیشقدم شده بود من برای دیدار پیشقدم شدم.با دوسه شاخه گل رفتم پیشش.
بازم میگم که به این راحتی همه چیز فراموش نمیشه.ولی هم برای کمرنگ شدنش تلاش میکنم؛ هم اینکه حداقل بعد از این سنگینی کینه تو دلم کمتر میشه.
برام دعا کنید.