محمدرضامحمدرضا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
ریحانهریحانه، تا این لحظه: 7 سال و 28 روز سن داره

گل های بهشتی من

وقتی بزرگ شدی

1392/8/13 11:15
نویسنده : زهرا
315 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم.عزیز دلم.نور چشمم. هر چند که تو این دوره و زمونه، تو این شرایط فقط ما نیستیم که روی فکر تربیت تو موثریم...هرچند که تاثیر محیط از چند وقت دیگه بیشتر هم میشه؛ ولی خیلی دوست دارم فعلا که مسئولیت زمینه سازی فکری و تربیتی تو با ماست ؛ دونه خوب تو زمین حاصلخیز استعدادهای تو بکاریم.

دوس دارم بلد باشم با تو خوب رفتار کنم.درست عمل کنم تا عکس العمل خوب ببینم. دوس دارم در مقابل خطرات عجیب و غریب این روزگار آخر زمون واکسینه باشی.

پسرکم ، نمیدونم وقتی پا به سن بذارم و پیر شدن باعث بشه ضعیف بشم ازت توقعی خواهم داشت یا نه. سعی میکنم اگر هم باشه معقول و به اندازه باشه. عزیزم من نمیخوام لذت عاشقانه رسیدگی امروز من به تو منتی باشه برای فرداها که به خاطرش انتظار داشته باشم همه دردسرهای منو گردن بگیری. حتما تو دوره پیری نیازمند دستگیری تو خواهم بود اما نمیخوام مزاحم زندگیت باشم. خوب بودن و صالح بودن تو بزرگترین انتظار منه. میخوام برام باقیات صالحات باشی.

اما این روزا گاهی که برخورد بچه های جوون و نوجوونو با والدینشون میبینم احساس میکنم چقدر برام سخته که تو وقتی بزرگ شدی جواب حرفمو بد بدی. سرزنشم کنی...دست کمم بگیری.درسته که وقتی تو به نوجوونی برسی من شاید کمتر دوره و شرایطتو درک کنم.شاید قدیمی شده باشم.به هر حال نزدیک سه دهه فاصله سنی داریم.اما انتظار دارم تو از اون بچه خوبا باشی که احترام بزرگترو حفظ می کنن.

شاید قبلا ها اینقدر سختیشو احساس نمیکردم.اما حالا که مادر شده م وقتی یه نوجوون با مادرش بد صحبت میکنه قلبم میگیره...احساس خفگی میکنم. می ترسم. یعنی واقعا منم همچین روزایی خواهم داشت؟

پسرم، خواهش میکنم وقتی بزرگ شدی نذار این شرایطو تجربه کنم. از اونایی باش که همیشه دعای پدر و مادر پشت سرشونه....از اون بچه خوبا باش!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

اليما
14 آبان 92 11:18
پسرم خوب پسريه مامانش . .
انشالله


خدا کنه.
ان شا الله!
شازده امیر و رها بانو
15 آبان 92 9:58
انشاالله که سر گلت همونجور که خودتون میخواین بزرگ میشه و همه چیو درک میکنه مامانی


خدا همه بچه ها رو صالح کنه.من به خدا و ائمه سپرده م تربیتشو.
sana
15 آبان 92 13:22
چه احساس زیبایی.الهی که همیشه سلامت باشه و در زیر سایه پدر و مادرش به خوبی و خوشی زندگی کنه.



ممنونم خانمی.
اولین روزهای زندگی مشترکتو بهت تبریک میگم.الهی که همیشه خوش و خوشبخت باشید.
الهام بانو
16 آبان 92 8:21
انشالا...

زهرا جان عکسای پارسا رو گرفتیم.
زیاد راضی نیستم


راستی عزیزم فردا کدوم مسجد میری برای شیرخواره ها؟
کدوم مسجد خوبه؟ چه ساعت هایی برگزار میشن؟


چراراضی نیستی؟؟؟؟؟مگه نمیگفتی عکسای عروسیتون خوب بوده؟
شنیده م مسجد سیدالشهدا خوبه ولی وقت اون فردا نیست.جاشم کوچیکه و هم خود آدم هم بچه اذیت میشه.من پارسالم حسینیه رفتم.خوب بود.ولی باید آدم زود بره که تو طبقه اصلی باشه.ماحدود9 اونجا رسیدیم تو زیرزمین بودیم.
استاذنا
26 آبان 92 13:38
سلام؛ از حضور گرم و صمیمی شما در "استاذنا" و نظرات ارزشمندتان متشکریم. در رابطه با آقا محمد رضا هم باید بدونید بچه ها در آینده آینه ی تمام نمای والدین می شوند. هر جور خودتون رفتار کنید اونها هم همون طور تربیت می شوند. و اگر در خانواده پایه های عقیدتی تربیتی بچه به خوبی شکل بگیره مطمئن باشید در طوفان های جامعه لغزشی پیدا نخواهند داشت.
زهرا
پاسخ
سلام.متقابلا از شما تشکر میکنم.امیدوارم بتونیم زمینه تربیتی خوبی براش ایجاد کنیم. با توجه به استفاده شما از محضر یک استاد بزرگوار، در صورت بهره مندی مداوم از نظرات و تجارب شما مفنخر خواهم بود.
الهام بانو
27 آبان 92 12:11
زهرا جان عکس های عروسیمون واقعا محشر بودن عالی اصن اما اینا رو خیلی ساده کار کرده خوشم نیومد از مدلشون منم رفتم حسینیه منتهی دیر کردم موندم تو خیابون دم در
زهرا
پاسخ
پس باید بیام عکسای عروسیتونو ببینم.